loading...
رود بیسر
تفرجگاه بازدید : 56 سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 نظرات (0)

اسباب چار گانه اخلاط طبیعی:

 

اسباب چار گانه اخلاط طبیعی:

برای بوجود آمدن هر جسم چهار سبب مادی، فاعلی، صوری و غایی لازم است به طوری که اگر هر یک نباشد، جسم ایجاد نمی شود.

سبب مادی: ماده اولیه ای است که جسم از آن بوجود می آید .

سبب فاعلی:  عاملی که روی جسم اثر کرده و جسم را ایجاد می کند .

سبب صوری: طرح و شکل جسم است .

 سبب غا یی: فایده و کاربردی که از جسم انتظار می رود .

اخلاط نیز به عنوان جسم از این قاعده مستثتا نیستند: سبب مادی اخلاط، نوع غذای وارد شده در بدن، سبب فاعلی، میزان حرارت، سبب صوری، خصوصیات (شامل رنگ، بو، طعم و حالت ) خلط، و سبب غایی، فواید و عملکرد اخلاط در بدن انسان می باشد . اسباب اربعه اخلاط در جداول چهارگانه خلاصه شده است.

نکته: ماده در بدن به دو شکل "با قوام" و "بدون قوام" وجود دارد . ماده با قوام عبارت است از همان اخلاط چهارگانه و مائیت و ماده بدون قوام همان شکل است .

منبع : کتاب مروی بر کلیات طب سنتی ایران( مراجعه : بخش معرفی کتاب)


تفرجگاه بازدید : 52 سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 نظرات (0)

اسباب چهارگانه بلغم طبیعی

اسباب چهارگانه بلغم طبیعی

سبب مادی

قسمت غلیظ، لزج و سرد و تر از غذاها مانند ماهی تازه

سبب فاعلی

حرارت کمتر از اعتدال

سبب صوری

نضج ناتمام

 

 

سبب غا یی

1- قابلیت و آمادگی برای تبدیل به خون (با تاثیرات حرارت به نضج کامل می رسد).

2- جایگزینی رطوبت بدن که بر اثر حرارت بدنی و یا بیداری زیاد و اعراض نفسانی مانند چشم و غم و شادی از دست می رود.

3- تر نگه داشتن مفاصل و اعضایی که حرکت زیاد دارند.    

4- مخلوط شدن با خون و آماده کردن آن برای تغذیه برخی اعضاء مثل مغز، نخاع، اعصاب و............


تفرجگاه بازدید : 49 سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 نظرات (0)

معده و بیماریهای آن از دیدگاه ابو علی سینا (16)

  سوء مزاج معده همراه ماده و شناسايي نوعيت ماده همراه سوء مزاج معده

چگونه بدانيم كه سوء مزاج معده ساده نيست و همراه ماده است ؟ مي توان از چند حالت ومعاينه دقيق، بر وجود ماده همراه سوء مزاج معده و نوعيت آن به اين نشاني ها پي برد :

   -1  برآورده كه به وسيله قَي بيرون ريزد.

    -2  آروغ و نوعيت آن.

   -3  مدفوع بيمار كه درنشان دادن ماده ويژگي دارد وپراهميت است، رنگ مدفوع و آنچه با مدفوع معده است.

    -4   بول بيمار و آنچه همراه بول ر يزش كرده است، مگر اين كه ماده مايه بيماري پناه گرفته وكمين كرده باشد وبا مدفوع و بول بيرون نيامده باشد و از مرزي كه براي بيرون آمدنش تعيين شده است، تجاوزكرده باشد.

5  -    اگر ماده سبب سوء مزاج معده، گرم و خون آلودصفرايي باشد، مي تواني آن را از اين نشاني ها بشناسي :

الف)     احساس سبك بودن معده

ب)      دل به هم آمدن

ج)      احساس درد گزشي در معده

د)       التهاب همراه گزش احساس كردن در معده دل به هم آمدن همراه تشنگي و دل به هم آمدن و

التهاب در وقتي باشد كه خوراك غليظ تناول شود.

روي هم رفته و به طور عموم :

اگر ماده منشاء سوء مزاج به حد زيادي در معده جمع آمده باشد، بيمار سوء مزاج همراه ماده هميشه دلش به هم مي آيد.

 اگر ماده غليظ و پرمايه نباشد و در اندازه كم باشد، تنها در هنگام غذا خوردن دل . به هم مي خورد . اگر ماده منشاء سوء مزاج معده، آب نكشيده و پرمايه نيست و در ته معده قرار گ رفته است و دربالامستقرنشده است، دل به هم آمدن را سبب نمي شود .

اگر ماده در حالي بود كه با غذاي داخل معده بياميزد و همراه غذا در معده منتشر شود و به دهانه معده بر بخورد، دل به هم آمدن را سبب مي شود.

اگر ماده سبب سوء مزاج معده بسيار پرمايه و آب كشيده نيست و به فراخناي معده ريزش كرده است، نشانيش اين است كه هرگاه انسان دارنده معده داراي چنين سوء مزاجي كه همراه ماده است چيزي زداينده مانند عسلاب يا شكرآب تناول نمايد، از اثرحساسيت ماده را بيرون مي آورد .

 اماماده آب كشيده و پرمايه كه در معده باشد و سبب سوء مزاج معده شده است، از معاينه برآورده از راه قَي و از راه مدفوع تشخيص داده نمي شود، بايدبقيه دليلهايي را كه ذكر مي كنيم پيدا كني و از آن ها استفاده نمايي كه از همه مهمتردل به هم آمدن است كه حتماًدل به هم آمدن از وجود ماده بيماري زادر معده خبر مي دهد .

اگر تنهاتهوع هم راه دل بهم آمدن بود و تهوع قَي كردن به دنبال نداشت، بدان، كه ماده هست اما پرمايه و آب كشيده است و به داخل معده چسبيده است.

منبع : قانون، کتاب سوم


تفرجگاه بازدید : 79 سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 نظرات (0)

(Atropa belladonna : Belladonna) يبروج (مهرگیاه)

 يبروح( يبروج)مهرگياه

 منظور از يبروح، بيخ مهرگياه بياباني است . كه به صورت آدمي مي ماند .ازآنجا كه يبروح نام بتي بوده كه عقيده داشته اند نگه دار نباتات است و اين گياه به صو رت آن بت مي ماند آن را يبروح نام داده اند . حال اين الهه نباتات وجود داشته يا نداشته ما كاري نداريم . بسياري از نام ها براي معاني غير موجود پديد آمده اند، يبروح چوب مانندي است خاكي رنگ و اجزايش تمام بهم پيوسته نيست و همانند كلمي بزرگ است . ديسقوريدوس گويد :

يبروح را در جايي انطمس و در جايي ديگر موقولن گويند و كساني هستند كه يبروح را ورقيا گويند و به معني عشق ساز است . يبروح، نر و ماده دارد . يبروح مادينه تقريبا سيه فام است و آن را ريوقس گويند كه به معني كاهويي است . زيرا برگش به برگ كاهو شبيه است ولي باريك تر و ن ازكتر از برگ كاهو است  يبروح كاهويي بوي بسيار تند و گران دارد . بر زمين مي گسترد و در نزديكي برگ ثمري مي دهد كه به مهره گياه مي ماند يا كوچك تر از آن است . اين ثمر بوي خوبي دارد و دانه اي در آن موجود است كه به دانه داخل گلابي شبيه است . ريشه اش تا اندازه اي جالب بزرگ است و هر دو ريشه يا سه ريشه بهم پيوسته اند و رويه سياه و درون سفيدند و پوسته ستبر دارند  اين نوع از گياه ساقه هم دارد  قسم دومي كه قسم نرينه است و بعضي آن را موريون گويند . برگ هاي سفيد و صاف و بزرگ و پهن دارد كه به برگ چغندر مي ماند)سلق (مجموعه برگ هايش دو برابر برگ و تنه قسم مادينه است . رنگش زعفَراني و خوشبوي است و كمي بويش گران است . گاهي چوپان ها از اين گياه مي خورند و از اثرش به خواب مي روند . بيخ نوع نرينه در شكل به نوع مادينه اش مانا است ولي كمي از آن درازتر است . اين نوع ساقه ندارد . افشره مهرگياه نرينه را به دستور زيرين مي گيرند : پوست يا برگ آن را تا سبز و شاداب است مي كوبند و چيزي سنگين وزن بر آن مي گذارند و در آفتاب مي ماند تا منعقد مي گردد يا پرمايه مي شود . بعداً در آوندي سفالين مي ريزند. شيره پوست از شيره برگ قوي تر است . گاهي مي شود پوس ت بيخ آن را بانخي مي برندند و به حالت آويزه در ظرفي نگاه مي دارند. بعضي از مردم بيخ آن را با شراب مي جوشانند تا دو ثلثش از بين مي رود و يك سوم مي ماند آنگاه مي پالايند و صافي را نگه مي دارند و در بعضي جاها قطره از آن مي گيرند . يعني با نوك كاردي يا شفره اي قسمتي از بيخ را به شكل مستدير برمي دارند و گود مي شود . تدريجا قطره هايي تراوش مي شود و در گودي جمع مي شود و آن را به منظور دارويي نگه مي دارند ولي از همه بيخ ها قطره به دست نمي آيد و در هر حال افشره از قطره تراوشي قوي تر است و اين نتيجه از آزمايش به دست آ مده است . بعضي ها گويند : نوعي ديگر از مهرگياه هست كه در سايه نشو و نما مي كند و برگش شبيه برگ مهرگياه سفيد است ليكن از آن كوچك تر است و درازي برگش كه سفيدرنگ است يك وجب است و از بيخ نزديك است و بيخش نرم و سفيد است و درازي بيخ از يك وجب بيشتراست و ستبري آن به اندازه انگشت شست است.

مزاج:

در سوم سرد و تا سوم خشك است و برخي پنداشته اند كه كمي گرمي دارد . بيخش بسيار خشكاننده است و پوست بيخش از بيخ ناتوان تر است . برگش تر يا خشكيده استعمال شود مفيد است . اين مجموعه برگ ها خودبخود داراي رطوبت هستند.

خاصيت:

مخَدِّر است . هم افشره اش مخَدِّر است و هم قطره تراوشي ولي افشره در اين زمينه از قطره قوي تر است . اگر بخواهند اندام كسي را قطع كنند مقدار سه ابولوس از افشره آن را در شربتي به بيمار بخورانند به خواب مي رود. گويند اگر عاج ر ا مدت سه ساعت ب ا بيخ يبروح در آب بجوشانن د عاج نرم مي شود و به آساني مي توان آن را در صنعت بكار برد.

آرايش:

لكه سياه پوست را مدت يك هفته يا برگ آن و بويژه با برگ سبز و شاداب آن ماساژ دهند بدون زخم كردن خوب مي شود. شيره مهرگياه لكه هاي سياه و سفيد پوست را بدون سوزش و گزش برمي دارد.

ورم و جوش:

درمان دمل هاي سخت و دمل هاي دروني و خنازير است و اگر بيخ را بكوبند و نرم بسايند و با سركه بياميزند و بر جوش و جمرَه( اخگر) مالند بهبودي حاصل شود.

مفاصل:

بيخش كه با قاوت باشد و ضماد شود درد مفاصل را از بين مي برد و شايد در درمان واريس هم نافع باشد

سر:

چرت آور  و خواب آور است . اگر در شراب ريزند بسيار مستي مي دهد . اگر در مقعد شياف كنند ميخوابند. بو كردنش خواب مي آورد . كه اين خاصيت از آن نوع سفيد برگ بي ساقه است كه آن را نرينه گويند . زياد استعمال كردن و بو كردن مهرگياه ممكن است به سكته كردن بيانجامد و بويژه آنچه برگش سفيد است اين خاصيت را بيشتر دارد و ممكن است از يبروح شربتي سازند كه مرض بي خوابي را از بين ببرد . عمل شربت به قرار زير است : سه من از پوست بيخ مهرگياه با يك مطريطوس شراب شيرين مخلوط كنند و سه قوانوس از آن بنوشند . اگر پوست بيخ مهرگياه را در ش راب بجوشانند تا نيرويي كه دارد به شراب منتقل شود كمي از آن خواب آور است و اگر بخواهند كه به خواب گران تر فرو روند بيشتر بخورند . بعضي از پزشكان براي اين كه خواب زده مهرگياه را هشيار سازند بيمار را در آب بسيار سرد مي نشانند به هوش مي آيد . كه به عقيده من در ا ين حالت حرارت در جسم مريض جمع مي شود . مهرگياه حس انسان را كند مي كند . براي داغ كردن يا ختنه كردن يا دريدن اعضائي اگر بخورد بيمار دهند تخدير مي شود و به خواب گران فرو رود و در حين عمليات احساس درد نمي كند . اگر كسي يك مثقال از بيخ نوع سوم مهرگياه كه ذكر شد تنها يا با قاوت يا با نان يا همراه اش بخورد گيج و منگ مي شود و به خواب مي رود و تا سه يا چهار ساعت به خود نمي آيد و هيچ احساسي نمي كند و اگر ناگزير باشيم كه يكي از اندامان شخصي را قطع كنيم  از پوست مهرگياه بدون گرماي آتش شربتي مي سازيم و سه من از آن شربت را با پيمانه اي)مكيال( شراب شيرين مخلوط مي كنيم و مقدار سه قوانوس را قبل از عمليات به بيمار مي دهيم . كسي كه مي رود. Coma; Stupor/ آن را بو كند يا افشره اش را به بيني كشد به اغما .

چشم:

قطره تراوشي آن درد بسيار آزار دهنده چشم را برطرف مي كند . برگش ر ا بر چشم گذارند درد چشم تسكين يابد.

اندام هاي غذا:

مقدار يك اوقيه از قطره تراوشي مهرگياه با عسل آب خفيف تناول شود . مراره و بلغم را بيرون دهد و در اين زمينه كار خَربق را انجام مي دهد. اما اگر از يك اوقيه بيشتر باشد سم است.

اندام هاي دفعي:

مقدار نيم ا ونولوس از قطره تراوشي شياف شود . ادرار بول كند و جنين را بيرون آورد . تخم مهرگياه تناول شود زِهدان را مي پالايد . اگر آن را با گوگردي كه آتش نديده مخلوط كنند و فَرزجه شود . خونريزي زِهدان قطع مي شود . شيره مهرگياه بلغم و مراره )تلخ آ ب(را بيرون راند . اگر بچه خردسال اشتباها مهرگياه بخورد به چنان استفراغ و اسهالي گرفتار مي شود كه شايد بميرد.

زهرها:

همه انواعش و چنان كه گويند بويژه آن نوعي كه برگش سفيد و كوچك تر از بقيه است پادزهر تاجريزي

سمي است . كسي كه از مهرگياه مسموم مي شود عوارض خفگي زِهدان در او پيدا شود و گونه اش سرخ گردد و چشمش بالا مي آيد و باد مي كند و تو گويي مست مست است . در اين حالت درمانش روغن و عسل است و اگر استفراغ كند مفيد است.

منبع: قانون، کتاب دوم

 


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 74
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 54
  • بازدید سال : 1,470
  • بازدید کلی : 19,554